حقیقت صیغه و روشنفکری دورازتعصبات بی اساس

پیش بسوی جامعه ای دورازگناه وحرام

حقیقت صیغه و روشنفکری دورازتعصبات بی اساس

پیش بسوی جامعه ای دورازگناه وحرام

خواهشابادقت کامل بخوانید.

خواهشابادقت کامل بخوانیدوحتما نظربدیدخواهشا.


ازدواج موقت انجام دهیدمطمئن باشیداگرعاقلانه وباتدبیرباشدضررنخواهدداشت.


الحمدلله دردین مامسلمانان (شیعیان)


درواقعیتی کلی مسئله ازدواج موقت این نیست که عموم فکرمی کنند


بزرگترین آثارازدواج موقت بنابه روایات معصومین (علیهم السلام) موجب رضایت خداونداست.


 تابه حال که مشاهده شده، فقط وفقط ازمضرات ومشکلات احتمالی وفسادهای احتمالی متعه وسوء استفاده هایی که شاید بشود فکرها چرخیده ای کاش مقداری هم قسمت پری لیوان را نگاه می کردیم.


جواب دهید:


دیگربی بندوباری ازاینکه هست بیشتر؟


فساد ازاین بیشتر؟


رابطه های نامشروع ازاین بیشتر؟


بی حجابی وبدپوششی ازاین بیشتر؟ 


شکسته شدن حریم های خانوده ها از این بشتر؟


آمارطلاق وازدواج های از هم پاشیده ازاینکه هست بیشتر ؟


تاثیرکشورهای غربی برروی روحیه های جوانان غیوروناموس دارماازاین بیشتر؟


آنقدرمعصومین مابه رفتارهای ماشیعبان حساس بوده اندوهستند که تمامی رفتارهای


 ماها را زیرذره بین اسلام تبدیل به حلال ،حرام ،مستحب ومکروه،کرده اند، تاراهنمایی


 برای برپیشرفت وترقی جامعه اسلامی باشند


وآنقدرروایات از14 معصوم نقل شده است که آثاریک فردی که فعل حرام دریک جامعه


 انجام می دهدچقدرتاثیرمنفی براطرافیان وجامعه اش می گذارد.


ودرمقابل آثارفردیکه دنبال رضایت پرودگارش (حلال) است یعنی حداقل رضایت خدادرآن


 عمل انجام شده قراردارد ،چقدرتاثیرمثبت برفعالیت وزندگی اطرافیانش وجامعه می


 گذارد. لطفانظربدید.


چراانسانیکه غریزه اوراخداوندداده وراه حلال


 برای دفع آن گذارده تبدیل به تعصبات


 وحدسیات وگمان های منفی میشود؟


ونتیجه اش فسادزیادتاجایی که غیرت وحیاازبین می رودوبه جایش


 چشم چرانی وبی حیایی وبی عفتی جایگزین می شود.


یک مثال بسیارساده :


وقتی یک نوجوان از چیزی رادوست داردومیداندکه این جنس


 مثلاماشین رااگربخواهددرسن نوجوانی استفاده کندباید منتظرعواقب


 آن یعنی (روبروشدن باپلیس،جریمه سنگین،دستگیری ،تشکیل دادن پرونده


 انتظامی،خواباندن ماشین،ونیزمواخذه پدرباشد)بنابراین درصدریسک به


 حداقل خودمی رسدوسأی میکندتازمان سن قانونی دست


 ازپاخطانکندوآن موقع که به سن قانونی رسیدبراساس قانون وامتحان


 وخواندن مقررات وحوداث احتمالی وچگونگی ازجلوگیری ازحوادث


 احتمالی دررانندگی درکتابهای قانون ومقررات راهنمایی ورانندگی


 بااطلاع کافی گواهینامه ومجوزرانندگی رابدست می آورد.


این مثال برای این بودکه برای ارضای غرایزجنسی راهی هست ولی


 براساس قانون ومقررات وآموزش ونیزرسیدن به سن قانونی که بودن


 همین مسئله قانون خیلی ازجوانان رابه تصمیم گیری دقیق وامی


 داردکه دراین موضوع هم کشور ازبی بندوباری مسون می


 ماندوفکرجوانان دیگردنبال پیداکردن جواب برای سوال غریزه جنسی


 خود نیستند.


این ازبحث نوجوانان وجوانان



اما بحث متعه وخانمهای مطلقه وآقایان چه مجردوچه متأهل


دراسلام واحادیثی که در این وبلاگ جمع آوری شده آمده است غرایض


 انسان حق طبیعی انسان قلمدادشده است امانحوه ی استفاده ازآن


 می بایست براساس رضایت خداوندوبه طور مشروع ومنطقی برطرف گردد.


دروجودانسان به تکامل رسیده هیچ وقت مسئله آرامش روحی ازشهوت


 جنسی جدانبوده است بلکه دربسیار مواقع زندگی ها ازارضای جنسی


 خوب تبدیل به یک احساس عاطفی عمیق وماندگارتبدیل می شود.




بیاییدمثبت فکرکنیم وزیبا بیاندیشیم وبه بهترین وجه ازنعمت خدابارضایت


 خدااستفاده کنیم قطعناکاری که درآن رضایت خداست فسادبه همراه


 ندارداین یادمان باشد.


حدودشرعیه، خط قرمزمامسلمانان می باشد

برادران وخواهران:

اسلام یعنی پایبندبودن به انسانیت وبه تکامل رسیدن نه شهوت بازی

 وحوسرانی.


به معنای ساده تربزرگترین لذات دنیایی مامخلوقات همه وهمه لحظه ای است


 ازارضای نیازهای جنسی بگیرتاخوردن وخوابیدن وگشتن ونگاه کردن نمیگوییم


 نباید باشد اتفاقاباید باشد ولی هرکار کنیم هرچقدر به این نوع


 نیازهانیازمندباشیم گذراست وباز احساس می کنیم ان چیزی که میخواستیم


 را بدست نیاورده ایم.

 

می دانید چرا؟ چون که وجودمالذت را میخواهداما لذت را نمی توانددردرون خود


 نگه دارد هرکار که انجام بدهیم خلاصه اش باخود میگوییم لذت بردیم هیچ وقت


 نمی توانیم بگوییم همیشه لذت می بریم مثال:وقتی یک شیرینی


 خوردیدوخوشمزه هم بود چندلحظه بعدنمیگوییددارم لذت می برم میگویید لذت


 بردم واین یکی ازمشکلات ماانسانهاست که به اصل خود نمی خواهیم برگردیم


 یعنی زمانی که شما کیک راخوردید .خوردن کیک ولذت بردن ازلذت آن لحظه


 ایست اما اگراین لذت رامدیون محبت خداوندونعمت او که باعث شده لذت


 ببرید باشیداین لذت برای شما ماندگار خواهدشدبلکه بسیارارزش این لذت


 بالاترخواهدبود.


ومنظورازطرح این موضوع:این است که اگرنیازی داریداول ترس ازخداورضایت


 خدابرایتان مهم باشد نه حرف مردم.مابعضی وقتها زبان مردم راکاری ترازخشم


 خداوند می دانیم اگرشمانیازی داریدمنطقاباشرایط موردنظرولی بارضایت


 خدواندورعایت عرف جامعه به نیازخودسامان بدهید.


حتمانظربدیدموافقیدیاخیر.اگربرای نظرتان دلیل بیاوریدبهتر.




 

   


 



     




اول بخوانیدودرآخرراجع به صیغه حلال نظردهیدhaghighatsi@yahoo.com

بامطالعه این وبلاگ نگاهی حقیقی ومنطقی  از ازدواج موقت پیداخواهیدکرد.انشاللهحتمانظربدیدموافقیدیاخیر.اگربرای نظرتان دلیل بیاوریدبهتر



اگربرای شما مسئله ازدواج موقت (صیغه)یا(متعه) بسیارناپسندوزشت خوانده می شودکافیست 


مدتی کوتاه برای مطالعه این وبلاگ وقت بذاریددرآخرخواهیدفهمیدکه چقدرزیبا می شود به همین مسئله به نظر زشت وزننده زیبا اندیشید.انشالله


                      haghighatsi@yahoo.com

آثاروفواید ازدواج موقت

فواید و آثار ازدواج موقت


Print This Post ارسال به دوست

دستورات و قوانین دین مبین اسلام یک مجموعه است که همگی مکمّل یک دیگر هستند و اگر همۀ این مجموعه در زندگی انسان ها مورد توجه قرار گرفته و بدان ها عمل شود، قطعاً سعادت بشری را به دنبال خواهد داشت، اما اگر این مجموعه دستورات یا بعضی از آن ترک شود و یا احیاناً بر خلاف آنها عمل شود، موجب ضررها و ضربات روحی و جسمی بسیاری بر جامعه بشری خواهد شد. گرچه ممکن است عمل به یک دستور به تنهایی اثرات مثبت محدودی داشته باشد، اما منظور و هدف اسلام و هر قانونگذار دیگری که برای سعادت جامعه بشری قانون وضع می کند این است که به مجموعه قوانین وضع شده عمل شود تا جامعه و افراد به نتیجه کامل و مطلوب برسند.

ازدواج موقت یکی از دستورات اسلام است که دلایل متعددی در تشریع آن وجود دارد از جمله: جلوگیری از انحرافات جنسی افرادی که خواهان عفت و پاکی هستند، و خصوصاً برای افرادی که به هر دلیل امکان ازدواج دائم برای آنها وجود ندارد، ولی این هیچ گاه به معنای اولین و تنها راه حل نیست.

جدای از این نکته اگر ازدواج موقت با تمام احکام و لوازم و شرایط به درستی  شناخته شود و هدف و منظور اسلام از وضع چنین قانونی در نظر گرفته شود و التزام و عمل به احکام و لوازم و شرایط  آن را در کنار التزام و عمل به سایر دستورات اسلام نظیر پاکدامنی، وفای به عهد، رعایت حقوق زناشویی، رعایت حق الناس، حفظ چشم از نگاه حرام، راستگویی و … قرار دهیم، مسلماً ازدواج موقت بهترین راه برای حفظ جامعه و افراد، از مضرات و ناگواری هایی است که در اثر عدم ازدواج دامنگیر افرادی است که به دلیلی توانایی ازدواج دائم را ندارند یا شدت غریزۀ جنسی در آنان شرایطی را فراهم نموده است که در صورت عدم پاسخ گویی صحیح، انحرافاتی در آنان پدید می آید و منظور و مقصود شارع مقدس اسلام نیز همین بوده است که از انحرافات جنسی پیشگیری نماید.

اما اگر در جامعه ای افرادی به دیگر دستورات اسلام پای بند نباشند، بلکه مرتکب همۀ گناهان بشوند و فقط بخواهند با ازدواج موقت به سعادت برسند، قطعاً امکان پذیر نخواهد بود، همان طوری که با ازدواج دائم نیز چنین چیزی میسر نمی باشد. و چه بسیار ازدواج های دائمی که متأسفانه روزانه منجر به طلاق شده و می شود که باید ریشه این جدائی ها را در عدم تعهد به سایر دستورات اسلامی جستجو کرد.

اسلام هرگز نفرموده است اگر پسر یا دختری که هوسباز و خوشگذران و بی مبالات به دستورات دین است و هیچ ابایی از ارتکاب انواع گناهان و اصرار بر آنها ندارد. تنها با یک ازدواج موقت سعادتمند خواهد شد، چنین افرادی حتی با ازدواج دائم و با قرار دادن هزاران قید و شرط قانونی برای محکم نگه داشتن ازدواج دائم خود موفق به رسیدن زندگی سعادتمندانه نخواهند شد و حتی اگر ازدواج دائم آنها منجر به طلاق نشود، اما زندگی دلپذیر و مورد رضایت طرفین نخواهند داشت.

نکتۀ دیگر سوء استفاده های افراد سودجو از ازدواج موقت است که باید بگوئیم اگر سطح فرهنگ جامعه در حد قابل قبولی نباشد نه تنها امکان سوء استفاده از ازدواج موقت منتفی نیست که در چنین جوامعی سوء استفاده از سایر دستورات و قوانین و حتی مقدسات شایع است. ولی آیا می توان به دلیل چنین سوء استفاده هایی این دستورات و مقدسات را کنار گذاشت؟ یا باید فرهنگ جامعه را ارتقاء بخشید تا از برکات چنین قوانین و دستورات بهره مند شود. مسلما راه حل دوم عاقلانه است.

بنابراین اگر ازدواج موقت به درستی شناخته شود و در کنار عمل به سایر دستورات اسلام، به صورت صحیح مورد استفاده افرادی که خواهان پاکی و عفت هستند و توانایی ازدواج دائم را ندارند قرار گیرد، قطعاً نتیجه مورد نظر از آن برآورده خواهد شد.

این نکات را نیز  باید یادآوری کرد که، اولا: ازدواج موقت یک امر اختیاری است؛ یعنی شارع آن را واجب نکرده است، و طبیعی است که در شرایطی برای افرادی که انتخاب و تصمیم گیری درستی نداشته باشند، می تواند پیامدهای منفی نیز به دنبال داشته باشد، اما این ربطی به وجود چنین قانونی (اصل جواز ازدواج موقت) ندارد.

ثانیا: اکثر فقها برای ازدواج موقت دختر باکره، اذن پدر را شرط می دانند و این گرچه دلایل خاص فقهی خودش را دارد، اما از حکمت های چنین شرطی آن است که از ضررهایی که ممکن است به جهت فقدان تجربه های لازم متوجه دختر شود، جلوگیری گردد[۱].

حتمانظربدیدموافقیدیاخیر.اگربرای نظرتان دلیل بیاوریدبهتر


ازدواج موقت ازمنظرقرآن

  1. آیا جایز بودن ازدواج موقت در قرآن بیان شده است؟



«فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً؛[نساء/24] با زنانی که عقد موقت می‌بندید‚ لا‌زم است مزد آنان (مهر) را بپردازید‚ و این یک امر واجب است.»

کتاب شبهای پیشاور در بحث متعه چنین می نویسد: « در زمان پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) و در تمام دوره خلافت ابوبکر و نیز تا اواسط خلافت عمر، متعه براى کلیه مسلمانان جایز و مشروع بود. این کار در میان امت اسلامى جارى و حلال بوده است.
عمر در اواسط دوران خلافتش، با بیان جمله «دو متعه، متعه حج و متعه نساء که در زمان پیامبر وجود داشت را اینجانب حرام اعلام مى کنم و عمل کنندگان به آن ها را مجازات مى کنم»، حلال خدا را حرام نمود و سنت پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) را زیر پا گذاشته و بدعتى تازه در دین اسلام به وجود آورد. از آن تاریخ تاکنون، پیوسته کلام عمر تقویت شد، و چنان جماعت تسنن آن را پذیرفتند که اینک گمان مى کنند این حلال خدا، بدعتى از جانب شیعیان مى باشد. حال آن که حرام نمودن متعه، بر خلاف نص صریح قرآن مجید و عمل رسول الله (صلى الله علیه وآله) و اصحاب ایشان است. جالب تر این که: عمر براى این حکم خود اصلا دلیل و برهانى اقامه نکرده است. او حتى در همین حکم، اقرار مى کند که این کار در زمان پیامبر و ابوبکر مشروع و حلال بوده است و من آن را حرام مى دانم.
برخى از علماى اهل سنت، کاسه داغ تر از آش شده و در کتب خود، ده ها دلیل براى اثبات بر حق بودن این حکم عمر، و باطل و بى اساس بودن حکم قرآن، سنت پیامبر و خلیفه اول آورده اند. براى مثال عده اى آیه فوق را مربوط به نکاح دائم مى دانند، لیکن علمایى چون طبرى در جزء پنجم تفسیر خود، امام فخر رازى در جزء سوم مفاتیح الغیب و دیگران، این آیه را در کتب خود در باب نکاح المتعه آورده اند. امام بخارى و امام احمد حنبل نیز در صحیحین خود از عمران بن حصین نقل کرده اند که گفت: «آیه متعه در کتاب خدا نازل شد. ما در زمان پیامبر خدا به آن عمل مى کردیم. آیه اى هم در حرمت آن نازل نشد و پیامبر خدا هم در زمان حیاتش ما را از آن منع نکرد، مردى به رأى و میل خود هر چه دلش خواست گفت!! بخارى مى گوید: این مرد عمر بن الخطاب بوده است.»[1]

برخى دیگر تلاش دارند تا آیه شریفه : «إِلاّ عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ؛[مومنون/6] مگر بر جفت هایشان یا کنیزان ملکى آن ها که هیچ گونه ملامتى در مباشرت این زنان بر آنان نیست» را ناسخ آیه فوق قلمداد کنند. 
با اندکى توجه مى توان دریافت که سوره مؤمنون، سوره مکى و سوره نساء سوره مدنى است. از آنجا که سوره هاى مکى از نظر زمانى مقدم بر سوره هاى مدنى مى باشند؛ لذا ناسخ نباید قبل از منسوخ باشد. علاوه بر این و با فرض درست بودن این ادعا، چرا ـ حتى به اقرار خود عمر خلیفه دوم ـ این عمل در زمان حیات پیامبر و یا ابوبکر تعطیل و حرام نشد. بسیارى از اکابر علماى اهل سنت از جمله جارالله زمخشرى در تفسیر کشاف آیه متعه را از محکمات قرآن دانسته اند که نسخ هم نشده است. به همین دلیل است که مالک بن انس ـ امام مالکى ها ـ متعه را هنوز مجاز و مشروع مى داند.

نداشتن شرایط زناشویى نظیر ارث، طلاق، عده و نفقه، دلیل دیگرى است که عده اى براى آن بیان مى کنند و زن متعه را زوجه حقیقى نمى دانند. در پاسخ باید گفت:
* اولاً متعه خود نوعى نکاح است و مصداق زوجیت نیز بر آن مترتب است، که براى سهولت و آسانى امت و به منظور جلوگیرى از زنا، برخى از قیود و شرایط آن تخفیف داده شده است.
* در مورد ارث باید گفت: ارث بردن از شرایط ثابت زوجیت، به طور مطلق اعم از دائم و موقت نیست چون زنانى هستند که با وجود زوجیت، از شوهر ارث نمى برند، مانند: زوجه کتابیه و زوجه ناشزه و نیز زنى که قاتل زوج خود باشد.
* همین طور است حق النفقه این گروه از زنان که از نفقه شوهر محرومند. پس نفقه نیز از شرایط ثابت و حتمى زوجیت نمى باشد.
* محرومیت زن متعه از حق الارث نیز بستگى به فتواى فقهاى مختلف دارد.
* در مورد عده، زن متعه هم باید عده نگه دارد و حداقل آن 45 روز است.

برخى دیگر، حکم عمر را به تنهایى سندى معتبر و براى نسخ و لغو متعه، کافى مى دانند. در پاسخ باید گفت: مقام و موقعیت ناسخ باید بالاتر از ابلاغ کننده باشد. چون عمر از رسول الله(صلى الله علیه وآله) نمى تواند بالاتر باشد، پس این دلیل هم باطل است. مضافاً بر این که هیچ حدیثى، چه از شیعه و چه از سنى، وجود ندارد که پیامبر، قول عمر را سندیت بخشند و مسلمین را به پیروى از آن فراخوانند. علاوه بر این اگر خلیفه اى بتواند حکم پیامبرى را فسخ کند، مى توان گفت که: حاکمان و خلیفه هاى بعدى نیز مى توانند حکم خلیفه را فسخ کنند. از جمله امام على(علیه السلام) هیچگاه این حکم را نپذیرفته اند و یا حاکمان کشورهاى اسلامى صیغه متعه را جایز شمرده اند اما سخن عمر همچنان پابرجاست!!
بنابراین به این نتیجه خواهیم رسید که چون آیه متعه، از آیات محکمات است و در زمان رسول الله(صلى الله علیه وآله) نیز نسخ نگردیده، پس نص صریح قرآن و سنت حسنه پیامبر خدا است که باید تا ابد ادامه داشته باشد، و از شیوع فحشا و زنا جلوگیرى نماید. در حقیقت متعه، همان ازدواج ولى با شرایط خفیف تر و آسان تر است.[2]

حدیث ازمعصومین درموردازدواج موقت

ازدواج موقت در احادیث معصومین علیهم السلام


پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم): هیچ کس دراسلام ایمانش زیاد نمی شود مگر آن که محبت او به زنان بیشترباشد .

 

پیامبر اکرم (ص) : اسلام داشتن همسر را بعد از دین ، بالاترین نعمت و سودمندی برای مومن می داند .

وسائل شیعه  ج 20

 

 حضرت محمد (ص) : سخن مرد به زن ، وقتی که می گوید ، دوستت

 دارم ، هیچگاه از قلب زن بیرون نمی رود . 

ثواب متعه 

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس یک بار در زندگی خود متعه کند، درجه اش به مانند درجة امام حسن مجتبی علیه السلام خواهد بود و هر کس دوبار متعه کند، درجه اش به مانند امام حسین سید الشهداء‌علیه السلام خواهد بود و هر کس سه بار این کار را انجام دهد، به درجة امام علی مرتضی علیه السلام نائل می آید و هر کس چهار بار متعه بگیرد، درجه اش همانند من خواهد بود.لئالی الاخبار ج 3 ص 243 

صالح بن عقبه از پدرش نقل می‌کند :به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا متعه ثواب هم دارد؟ فرمودند : «‌اگر شخصی متعه کننده با این کار ،‌رضایت خداوند و مخالفت با منکران این کار را خواسته باشد، خداوند برای هر کلمه ای که با متعه صحبت می کند ،‌یک حسنه برایش می نویسد و با هر بار که دست خود را به سویش دراز می کند ، یک حسنه برایش ثبت می شود و هنگامی که نزدیکش می شود، خداوند یک گناه از او پاک می‌گرداند و در هنگام غسل ، خداوند به اندازة آبی که از موهایش می گذرد ، گناه او را پاک می کند» پرسید : به اندازة موهایش؟‌فرمودند« آری به اندازه موهایش» وسائل ج 14/ لئالی ج3/من لا یحضر ج 3 . 

از امام صادق علیه السلام سئوال شد آیا رسول خدا متعه کرد؟ فرمودند: آری. 

پیامبر اعظم (ص)فرمودند:هر که یک بار متعه کند ،ایمن شود از خشم خدای تعالی و هر که دو بار متعه کند ،با نیکوکاران محشور شود وهر که سه بار متعه کند،در درجه روضه جنان، با من خواهد بود.

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کسی که ازدواج موقت کند و بعد غسل کند، از هر قطره‌ای که از آب غسل می‌چکد ، خداوند هفتاد ملک را خلق می‌نماید که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش و بخشش نمایند و تا روز قیامت بر کسی که از این عمل دوری کند لعنت می‌فرستند. وسائل الشیعه ج 14 ص 444-447

امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج رفت، فرمود: جبرئیل نزد من آمده و گفت: ای محمد(ص) خداوند تبارک و تعالی می فرماید: من گناهان زنانی را که از امت تو متعه شوند، بخشیدم. رسائل ج 14/ لئالی ج 3 / من لا یحضر ج 3.

در خلاصه الاخبار از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که یک روز به یارانش فرمود: «‌برادرم جبرئیل ، از پروردگارم برایم هدیه‌ای آورد که خداوند به هیچ یک از پیامبران پیش از من هدیه نکرده بود و آن متعه است.  لئالی ج 3 ص 243

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: دو نفری که ازدواج موقت می نمایند هنگامی که با هم صحبت می کنند، کلام آن ها تسبیح خداوند است و هنگامی که دست همدیگر را گرفتند، گناهانشان از میان انگشتانشان فرو می ریزد. هنگامی که یکی از آنان دیگری را می‌بوسد، خداوند برای هر بوسه، ثواب یک حج و عمره را می دهد و هنگامی که ازهم جدا می‌شوند خداوند برای هر دوی آنان به هر لذت و شهوتی که برده اند، حسنه ای به بزرگی کوههای بسیار بلند در نامه عملشان    می نویسد و هنگامی که بلند شده و غسل کردند، خداوند گناهان آنان را می بخشد و آبی بر مویی از موهایشان مرور نمی کند، مگر اینکه خداوند برای هریک از آن ها ده ثواب نوشته و ده گناه محو کرده و ده درجه بالا می برد. پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: و برای هر کسی که پیوند بین آنها را ایجاد کرده باشد همین ثواب‌ها خواهد بود. و در ادامه فرمودند یک درهم (خرج برای) متعه ،از هزار درهمی که درراه خدا خرج شود برتراست به خدا سوگند که متعه برتر است و آن چیزی است که قرآن دربارة آن سخن گفته و سنت بر آن جاری شده است. لئالی الاخبار ج 1 ص 244 . 

در روایت است که : ان المؤمن لا یکملُ حتی یتمتع، مؤمن کامل نمی شود تا این که متعه انجام دهد.من لا یحضر ج 3 / وسائل ج 14.

هشام بن سالم از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند: مستحب است که مرد متعه کند و برای مردان شما دوست ندارم که از دنیا بروند بدون اینکه حتی یک بار متعه کرده باشند. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 7 

بکر بن حمد می گوید از امام صادق علیه السلام در مورد متعه سؤال کردم فرمود: من دوست ندارم مرد مسلمانی را که از دنیا خارج شود و یکی از سنت های پیامبر را انجام ندهد. من لا یحضر ج3 . 

ابو بصیر می‌گوید بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم .او به من فرمود:‌ای ابومحمد! آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای گفتم: نه فرمودند: چرا؟ گفتم: به اندازه کافی توانایی مالی ندارم. حضرت دستور دادند یک دینار به من بدهند و فرمودند: تو را قسم می دهم که به خانه نروی مگر آن که این کار را انجام دهی. وسائل ج 14 باب 2 حدیث 14.

اسماعیل بن فضل هاشمی نقل می کند که امام صادق علیه السلام به من فرمودند : آیا از هنگامی که از نزد خانواده ات خارج شده ای متعه کرده ای ؟ گفتم: چون مشاغل زیادی دارم خداوند مرا از آن بی نیاز کرده است. حضرت فرمودند: حتی اگر بی نیاز باشی من دوست دارم که سنت پیامبر صلی الله علیه و آله را احیا نمایی . وسائل ج 14 باب 2 حدیث 13

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هرکس یکبار متعه کند،یک سوم او از آتش جهنم آزاد می شود وهر کس دو بار متعه کند،دو سوم او از آتش جهنم آزادمی شود وهرکس سه بارمتعه کند ،تمام بدن او از آتش جهنم آزاد می شود.

از سلمان فارسی ومقدادوعماریاسر رضوان الله علیهم اجمعین مرویست رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هرگاه مردی با متعه خود بنشیند، فرشته ای بر ایشان نازل می شود وایشان را پاسبانی میکند تا اینکه ازآن مجلس برخیزند وحق تعالی به فرشتگان میگوید:نظر کنید به این دو بنده من وگواه باشید که من آمرزیدم ایشان را ،پس امیر المومنین علیه السلام برخواست وگفت:یارسول الله! چیست جزای کسی که در این باب سعی کند؟(یعنی واسطه شود) فرمود:برای اوست ثواب مرد متعه کننده و زن متعه شونده،یا علی!متمتع ومتمتعه از غسل فارغ شوند ،به هر قطره که آب ازبدن آنها ساقط می شود ،حقتعالی ملک وفرشتهای بیافریند که تسبیح و تقدیس خدای سبحان کنندوثواب آن از برای آ ن دو نفر غسل کننده باشد ،یا علی!هر که این سنت راسهل گیرد وآنرا احیا نکند،او از امت من واز شیعه تو نمی باشد ومن ازاوبیزارم  

تحریم متعه ، بدعت و بدعت شکنی

عمر بن خطاب می گوید: دو متعه که در زمان رسول خدا حلال بودند من از آن دو نهی می‌کنم! و هر کس مرتکب آن دو شود او را عقاب می کنم! ( در جائی دیگر می گوید سنگسارش می کنم! ) 

امام علی (علیه السلام ) : اگر عمر ازدواج موقت را حرام نکرده بود ، کسی زنا نمی کرد مگر بدبخت ترین انسانها . 

امام صادق (علیه السلام ) : هرکس ازدواج موقت را حلال نشمرد از ما نیست

سایت حوزه دات نت 

پیامبر(ص) فرمودند: «اِنّ محرمَ الحلالِ کمحللِّ الحرامْ» آنکه حلال را حرام می‌کند مانند کسی که حرام را حلال می‌کند. نهج الفصاحه ص 208 

پیامبر(ص) فرمودند: «‌انّ حلال محمد (ص) حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام، الی یوم القیامه» بدرستی که حلال محمد(ص) تا روز قیامت حلال است و حرام او نیز تا روز قیامت حرام است.» بصاترالدرجات ص 168 حدیث 7. 

پیامبر اسلام(ص) : بعثتُ بالحنیفیه السمحه و من خالف سنتی فلیس منی. من دینی آسان و ساده آورده ام و هر که با روش من مخالفت کند از من نیست. حدیث 1092 نهج الفصاحه 

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «ما من عبد استحیا من الحلالِ اِلاّ اِبتلاهُ الله بالحرام» هر که از حلال شرم کند خدا وی را به حرام مبتلا کند.نهح الفصاحه ص 208

جمیل بن صالح می گوید: بعضی از شیعیان امام صادق علیه السلام عرض کردند چیزهایی (شک و شبهه یا اذیت و آزار مردم یا ترس از مخالفین) از متعه به ما رسیده است و ما سوگند خورده ایم که هرگز متعه نگیریم. امام علیه السلام به ایشان فرمودند: اگر شما اطاعت خدا را نکنید در حقیقت معصیت کرده اید. وسائل ج 14 باب 3 حدیث 2 .<\/h2>  

امام صادق علیه السلام می فرمایند: از ما نیست کسی که به رجعت ما معتقد نباشد و متعه را حلال نداند. فروغ کافی ص 7 

امام صادق علیه السلام فرمودند : در بیان خداوند است که ، آنچه خدا بر مردم گشایشی فرستد ، کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد (ما یفتح الله للناس من رحمه فلا ممسک لها)  سپس امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: منه المتعه یکی از آنها متعه کردن است. مستدرک الوسائل ج 14 ص  

به روایت انوارالمجالس ،حضرت صادق علیه السلام فرمود که متعه کردن دین ما ودین پدران ما است،پس هرکس به آن عمل کند،بدرستی بدین ما عمل کرده وهرکس انکارکند آنرا،به تحقیق که انکار کرده است دین ما را و اعتقاد کرده است به دین غیر ما. 

روایت دیگری از یکی از معصومین علیهم السلام است که فرمود :هیچ زنی نیست که مردی به او پیشنهاد متعه کند وقبول نکند ومنکر شود الا آنکه حقتعالی بردارد ازگردن آن زن رشته ایمان را ومحشور کند اورابا اهل تابوت جهنم (اهل تابوت جهنم بدترین عذاب را دارند)وهر زنی که متعه شود و تابع سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله گرددمحشور شود بافاطمه زهرا (سلام الله علیها)درقصر جنت در همسایگی پیغمبر صلی الله علیه و آله 

امام صادق علیه السلام فرمودند : خدای تعالی شراب وهر مسکررا بر شیعه حرام کرده است ودر عوض داد به ایشان متعه را.  

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هر که از دنیا برود و متعه نکند بدمنظرو بدهیبت باشد مانند کسی که بینی او را بریده باشند. نسیمی از بو ستان دوست ص380 باستانی- رحیمی 

امام علی (ع) : ای مومنان ! هرکس تجاوزی را بنگرد ، و شاهد دعوت به منکری باشد ، و در دل آن را انکار کند خود را از آلودگی سالم داشته است ، و هرکس با زبان آن را انکار کند پاداش داده خواهد شد ، و از اولی برتر است ، و آن کس که با شمشیر به انکار برخیزد تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او راه رستگاری را یافته و نور یقین در دلش تابیده .

نهج البلاغه ، حکمت 373 

پیامبر اعظم(ص) : چگونه خواهید بود هنگامی که فتنه ای شما را بپوشاند که خردسالان در آن بزرگ می شوند و بزرگسالان پیر می شوند ، مردم طبق آن عادت می کنند و آن را سنت ( عرف ) حساب می نمایند بطوریکه هرگاه چیزی از آن بدعت ها تغییر یابد ، گفته می شود "مردم کار منکری به جا آورده اند" . اسرار آل محمد – سلیم بن قیس هلالی

دختر باکره

امام صادق (ع) فرمودند : روزی رسول اکرم (ص) بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود : جبرئیل از پیشگاه الهی نزد من آمد و گفت دختران باکره مانند میوه روی درخت اند ، موقعی که می رسد اگر چیده نشود ، آفتاب فاسدش می کند و وزش باد آن را پراکنده می سازد ، همچنین دختران وقتی به حد بلوغ رسیدند و مانند زنان در خویشتن تمایل جنسی احساس کردند ، دارویی جز شوهر ندارند و اگر همسر نگیرند از فساد ایمن نیستند ، چرا که بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست .

فروغ کافی ج 5 ص 337

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:هر که راضی به متعه شدن دختر وخواهر ومادر وعمه وخاله وخویشان خودش نشود،نمیرسد به او شفاعت من.

حکم حضرت ولی عصر(عج)

حمیری به امام زمان حضرت مهدی(عج) نوشت و از آن حضرت سؤال کرد: مردی که شیعه است و متعه را حلال می داند و اعتقاد به رجعت دارد همسری دارد. همسری خوب که در تمام کارها او را کمک کار است و لذا با او عهد کرده است که هرگز بر او همسر دیگر نگیرد و ازدواج موقت نکند و خلاصه با وجود او کس دیگر را نخواهد و به این عهد نوزده سال پای بند است و به عهد وقولش عمل کرده است و چه بسا مسافرت رفته و مدت زیادی دور از منزل خود بوده است و متعه نگرفته وبه قول خود پای بند مانده است و مشغولیت به برداران ، اولاد، خدمه ، کارگزاران و اطرافیان هیچ فرصتی به او نداده تا به فکر متعه بیفتد. متعه را حرام نمی داند ، بلکه متدین به آن است ؛ ولی چون همسر خود را می خواهد و دوستش دارد برای حفظ او و خودش متعه نمی گیرد و این روش را دوست دارد. آیا او برای ترک متعه گناه کار است یا نه؟ از طرف حضرت جواب رسید: برای این که قسم به معصیت خدا خورده است لازم است خدا را اطاعت کند و یک دفعه هم شده متعه بگیرد. بحار ج 100 ص 298 / کتاب متعه شیخ مفید ص 48  

حرام را حلال نکنید

امام صادق علیه السلام : سخت ترین مردم از جهت عذاب در قیامت زناکارانند. ثواب الاعمال ص

600

امام صادق علیه السلام فرمودند : زمانی که مردی به زور گویی زنی را در اختیار بگیرد، یک ضربه با شمشیر به او زده می شود ، خواه با آن بمیرد یا زنده بماند.میزان الحکمه ج 4 ص 243

از امام سؤال شد اگر مردی زنی را به زور وادار به زنا کند، حد« عقوبت شرعی» آن چقدر است؟ حضرت فرمودند: این مرد کشته شود، خواه همسر داشته یا نداشته باشد. میزان الحکمه ج 4 ص 243<\/h2>  

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : اگر کسی با زنی که شوهر دارد، زنا و فساد کند در روز قیامت از آلت تناسلی زن و مرد چرک و خون آبه متعفّنی جوشان خواهد بود که تا 500 سال اهل جهنم از بوی بد آن در عذاب و رنج هستند، اینان شدیدترین عذاب را متحمل می شوند. خدا با آنها سخن نمی گوید و آن‌ها را از گناه پاکیزه نمی کند و برای آنها شدیدترین عذاب‌ها را مهیا کرده است. میزان الحکمه ص 239 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر کسانی را در حال انجام لواط پیدا کردید، هر دو را بکشید. میزان الحکمه ج 8 ص 539

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: لعنت خدا وفرشتگان و همه مردم بر استمناگر و لواط کننده گان باد. میزان الحکمه ج 8 ص

539

امام رضا علیه السلام:اگرسزاواربود شخصی دو بار رجم وسنگسارگردد، حق همین لواط کنندگان است و اگرکسی لواط کند،عقاب آن این است،که او را بسوزانندیا که دیوار برسرش خراب کنند یا یک ضربه شمشیربه او بزنند. و در قیامت شخص لواط کننده را بر کناره بالای جهنم آویزان می کنند. مستدرک الوسائل ج 18 ص 82

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:‌استمنا کننده با دست، ملعون است. میزان الحکمه ج 9 ص 222

امام صادق علیه السلام می فرماید:نظر کردن تیری است از تیرهای زهر آلود شیطان ، و هر که نظر حرامی را برای خدا نه از برای غیر او ، ترک کند، حق تعالی ایمانی به او کرامت می فرماید که طعم و لذت آن ایمان را بچشد و درک کند. گزیده عین الحیاه در اخلاق ـ محمد اسفندیاری 

امام باقر علیه السلام فرمودند : کدام عبادت بهتر است از عفت شکم و فرج.

امام باقر علیه السلام فرمودند :  ایمان ندارد هر کس حیا ندارد .

در روایات فراوانی داریم که زنا موجب از بین رفتن نورانیت صورت ، فقر،‌مرگ زود هنگام، خشم خدا، دشواری حساب قیامت، جاودانگی در آتش، مرگ ناگهانی، حبس رزق و آشکار شدن زلزله می‌شود. بحار الانوار ج 76

روایاتی درباره ازدواج موقت از رساله متعه شیخ مفید - 39 روایت مستند 

 

1. امام صادق(ع) فرمودند: مستحب است بر هر کس متعه گرفته باشد و دوست ندارم که فردی از شما از دنیا برود، مگر اینکه یک مرتبه هم شده، متعه و صیغه گرفته باشد.
2. از امام صادق(ع) درباره متعه سؤال شد حضرت فرمودند: دوست ندارم فردی از شما از دنیا برود و این سنت پیامبر(ص) را عمل نکرده باشد.
3. محمد بن مسلم گفت: امام صادق(ع) به من فرمودند: آیا تا حال متعه کرده ای؟ عرض کردم: نه، حضرت فرمود: از دنیا نروی تا اینکه سنت پیامبر(ص) را عمل کرده باشی.
4. اسماعیل هاشمی گفت: امام صادق(ع) به من فرمودند: آیا از وقتی که از کنار همسر خود بیرون آمده ای متعه کرده ای؟ عرض کردم: در کنار من همراهان و دوستان چندی هستند و من سرگرم با آنها هستم، فرصت و نیازی به آن در خود احساس نکرده ام، حضرت فرمودند: اگر چه بی نیاز هستی؛ امّا من دوست دارم که سنت پیامبر اکرم(ص) را زنده بدارید.
5. اسماعیل جعفی می گوید: امام صادق(ع) به من فرمودند: ای اسماعیل امسال متعه داشته ای؟عرض کردم بله، حضرت فرمودند: مقصودم حجّ تمتع نیست، عرض کردم: پس مقصود شما چیست؟حضرت فرمودند: متعه و ازدواج موقت را می گویم.عرض کردم: اگر دختری بربری و جوان باشد چه طور؟ حضرت فرمودند: حرف گفته شد، ای اسماعیل صیغه کن با هر چه که یافتی اگر چه زن سندی باشد.
6.ابی بصیر می گوید: خدمت امام صادق رسیدم، حضرت از من سؤال فرمودند: آیا از وقتی که از کنار همسرت بیرون آمده ای صیغه کرده ای؟عرض کردم: نه، حضرت فرمودند: برای چه؟ عرض کردم: پولم کم بود و به این کار نمی رسید.حضرت مقدار پولی را امر کرده، به من دادند و مرا قسم داده که به منزل نروی مگر اینکه به صیغه عمل کرده باشی، ابی بصیر گفت: همین کار را کردم.
7. عقبه می گوید: از امام باقر(ع) سؤال کردم: متعه و ازدواج موقت کردن ثواب دارد؟حضرت فرمودند: اگر به نیت رضای خدا و مخالفت با فلان(عمر)باشد، بله، هیچ حرفی با او نمی گوید مگر برای او حسنه ای نوشته می شود.وقتی با او هم آغوش می شود، خدا برای آن کار، گناهش را می آمرزد.وقتی غسل می کند خدا گناهانش را به عدد موهایی که آب بر آن ریخته می شود می آمرزد عرض کردم: به عدد موهای بدنش!! فرمود: بلی، به عدد موهایی که در بدن دارد.
8. عبدالله بن سنان می گوید: امام صادق(ع) فرمودند:خدا شراب و مسکرات را بر شیعیان ما حرام کرده، در عوض آن، متعه را برای آن ها قرار داده است.
9. از امام باقر(ع) است که رسول خدا(ص) فرمودند: وقتی خدا مرا به آسمان بالا برد جبرائیل با من بود و او به من گفت: ای محمّد، خدا می فرماید: متعه کنندگان مورد غفران و آمرزش من هستند.
10. موسی همدانی از فردی که نام آن را برد نقل می کند که: امام صادق(ع) فرمودند: هیچ متعه کننده ای نیست، مگر این که وقتی غسل می کند، خدا برای هر قطره آبی که بر او می ریزد، هفتاد فرشته می آفریند که تا روز قیامت برای او استغفار کنند و بر کسی که مانع ازدواج موقت شد و از آن جلوگیری کرد، لعنت بفرستند.تازه این قدری از ثواب متعه و گناه مانع آن می باشد.
11.بشر بن همزه می گوید: در زمان امام باقر(ع) یکی از رجال قریش به من گفت: دختری عموی من که دارای مال بسیار بود دنبال من فرستاده، پیام داد: که تو می دانی چقدر برای من خواستگار آمده و من همه را جواب ردّ داده ام، زیرا نیازی به ازدواج ندارم، امّا شنیده ام که خدا متعه و ازدواج موقت را در کتاب خود حلال دانسته و پیامبر اکرم (ص) آن را جزء سنت خود قرار داده است،امّا عمر از آن جلوگیری کرده و حرام دانسته و من می خواهم صیغه تو شوم تا در این عمل اطاعت خدا و رسول کرده و با عمر مخالفت کرده باشم، به او گفتم: اجازه بده، خدمت امام باقر(ع) برسم و از او سؤال کنم.خدمت حضرت رسیده،مشاوره کردم،حضرت فرمود:قبول کن و عمل کن.
12. علی سائی می گوید:به امام رضا(ع) عرض کردم من متعه می کردم و از این کار خسته شدم، بدم آمد،زشت می دیدم، از این رو با خدای خودم بین رکن و مقام عهد کردم و نذر بستم که دیگر ازدواج موقت نکنم و اگر رغبت پیدا کردم فلان قدر مال بدهم و روزه بگیرم.ولی بعد پشیمان شدم؛زیرا برایم سخت شد.برای این که وضعم جوری نبود که بتوانم همسر اختیار کنم، حضرت فرمودند:با خدا عهد کرده ای که اطاعتش نکنی به خدا قسم اگر اطاعتش نکنی معصیت کار خواهی بود.
یعنی عهد و نذر تو باطل است؛زیرا عمل به نذر و عهد باید از ترک آن ترجیح داشته و بهتر باشد یا حداقل نباید مرجوح و گناه باشد و این نذر، تو را به گناه می اندازد و لذا عمل به آن نذر لازم نیست.
13. حسن بن علی ابن یقطین می گوید:امام موسی ابن جعفر(ع) فرمودند:کوتاه ترین عبارت عقد ازدواج موقت این است که مرد به زن بگوید: اتزوجک متعه علی کتاب الله و سنه نبیه بکذا و کذا الی کذا. یعنی مرد بگوید:آیا به عقد ازدواج موقت من در می آیی به حکم کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص) به فلان مبلغ و فلان مدت؟و زن بگوید: بله کافی است.{اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه ازدواج موقت را بخوانند بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند چنانچه زن بگوید: بعد بدون فاصله مرد بگوید: صحیح است}

14. محمد بن مسلم می گوید: امام صادق(ع) فرمودند: عیب ندارد اگر دختر باکره را بدون اجازه ولی ( پدر ) صیغه کنی به شرطی که خود او راضی باشد.امام صادق(ع) در جواب جمیل بن دراج که سؤال کرده بود:آیا می شود دختر باکره را صیغه کرد؟حضرت فرمودند:اشکالی ندارد ولی مواظب باشی بر او دخول نکنی زیرا عیب بر او و قوم او می باشد. 
15. امام صادق(ع) فرمودند:عقد ازدواج موقت واقع نمی شود،مگر به دو چیز.به تعیین اجرت و تعیین مدت.
16. محمد بن مسلم ثقفی نقل می کند: وقتی از امام صادق(ع) سؤال شد:مقدار مهر در ازدواج موقت چقدر باید باشد؟حضرت فرمودند:به هر چه که هر دو به آن راضی شوند و به هر مقدار مدتی که خود قرار گذاشته باشند.
17. محمد بن نعمان احول می گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم:کمترین چیزی که می شود مبلغ مهر باشد چقدر است؟حضرت فرمودند:حتی یک کف دست گندم هم می شود مهر باشد.
18.هشام بن سالم از امام صادق(ع) آورده است که: چیز کمی مثل چوب مسواک را هم می شود مهر قرار داد.
19. ابی بصیر از امام صادق(ع) نقل می کند: مهر متعه می تواند به مقدار یک درهم و بالاتر باشد.
20. ابی بصیر از امام صادق(ع) نقل می کند:مهر متعه می تواند مشتی گندم یا آرد یا خمیر یا خرما باشد.
21. ابن بکار از امام صادق(ع) سؤال می کند درباره مردی که به زنی می گوید:یک ماه خود را به صیغه من درآور و زن قبول می کند.بعد از چند سال که از آن گفت و گو گذشته دوباره زن را می بیند.آیا می تواند آن یک ماه را که معین نکرده بودند بدون عقد مجدد همان ایام به حساب آوردند؟ حضرت فرمودند: اگر مقصود از آن یک ماه همان چند سال بعد بوده درست است و اگر آن یک ماه را معین نکرده باشند عقد درست نیست.
(خلاصه یعنی مدت عقد باید در هنگام خواندن عقد معلوم باشد).
22. حارث بن مغیره از امام صادق(ع) سؤال می کند:آیا شاهد در عقد ازدواج موقت یک مرد و دو زن کافی است. حضرت فرمودند:بله، یک مرد هم شاهد عقد باشد کافی است و این برای آن است که زن از موضع اتهام خود را دور بداند و پیش خود نگوید که این گناه است.
(-اصلاً در عقد ازدواج موقت شاهد لازم نیست و لذا امام یک شاهد مرد را کافی دانسته و آن را هم برای آرامش روان زن لازم می دانند و لزوم شاهد یک حکم شرعی نیست).
23. حمران می گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم:آیا صیغه متعه را بدون شاهد و دو نفری زن و مرد میان خود می توانند بخوانند؟حضرت فرمودند:نه مگر افرادی مثل تو باشند.
(افرادی مثل تو باشند؛یعنی، مؤمن، متقی و مواظب حلال و حرام باشند و این را هم برای دوری از فتنه، تهمت و گرفتاری می فرمایند وگرنه حتی در عقد دائم هم شاهد مستحب است چه برسد به عقد موقت).
24. در ازدواج موقت طلاق لازم نیست، به محض تمام شدن مدت از همدیگر جدا می شوند.
25. حماد بن عیسی از امام صادق(ع) سؤال می کند:آیا صیغه جزء چهار زن می باشد؟حضرت فرمودند:نه از چهار حساب می شود و نه از هفتاد تا(یعنی عقد موقت، عدد ندارد).
26. ابی بصیر می گوید:از امام صادق(ع) سؤال کردم:آیا متعه از چهار زنی است که مرد می تواند بگیرد؟حضرت فرمودند:هزار تا زن را هم می توانی به ازدواج موقت خود در بیاوری.
27. محمد بن مفضل از امام کاظم(ع) سؤال کرد:آیا می شود زن زیبا که فاجره و زانی است را یک روز یا دو روز صیغه کرد؟حضرت فرمودند:اگر مشهور به زنا است آن را متعه نکن و با او ازدواج نکن.
28. حسن بن جریر می گوید: از امام صادق(ع) سؤال کردم:آیا با زن زناکار می شود ازدواج موقت کرد؟حضرت فرمودند:خودت دیدی که زنا می دهد؟گفتم:نه، مردم می گویند، حضرت فرمودند:عیبی ندارد، می توانی آن را صیغه کنی؛ولی او را حفظ کن، ببر درخانه، در را به روی او ببند.
29. حسن می گوید:از امام صادق(ع) سؤال کردم:آیا جایز است با زن فاجره ازدواج کرد؟حضرت فرمود:بله، به شرط اینکه مانع شوی از گناه و نگهش بداری تا عدّه او تمام شود و رحم او از آب فجور و گناه پاک گردد و توبه کرده باشد.
30. ابان بن تغلب می گوید:به امام صادق(ع) عرض کردم:آیا با زنی که به عقد موقت با او ازدواج کرده شده، می شود اجرت او را زیاد کرده تا مدت متعه را زیاد کنیم؟حضرت فرمود:نمی شود دو شرط در یک شرط و همین طور دو عقد در یک عقد نمی شود عرض کردم: پس چه باید کرد؟حضرت فرمود:مدت عقد او را ببخش،نامحرم می شود و شرط را دوباره ببند مقصود از شرط در این جا عقد است؛یعنی او را دوباره عقد کن.
31. عمر بن حنظله می گوید:از امام صادق(ع) سؤال کردم:زنی را که مدت یک ماه تزویج کردم و او تمام مهر را از من می خواهد و من می ترسم که اگر اجرت او را بدهم یک ماه پهلوی من نماند، حضرت فرمودند:مهر را نگه دار و همه مهر را به او نده.به اندازه ای که خلاف قرار داد کرد از او کم بگذار.(این در عقد دائم به گونه دیگری است.زن تمام مهر را در حین عقد مالک می شود.)
32. سماعه می گوید که فردی از امام صادق(ع) مسائلی را سؤالی کرد تا اینکه گفت:اگر در عقد موقت، زن شرط کند که هر لذّتی که می خواهی از من ببر ولی فرج خود را در فرج من نکن، آیا این شرط درست است.امام فرمود:حق مرد نیست، مگر آنچه که شرط شده است و باید شرطی که شده مراعات شود(و اگر بعد از عقد زن رضایت داد، عیبی ندارد، می تواند دخول کند.)
33. عیسی ابن یزید می گوید:به امام باقر(ع) نوشتم که زنی در منزل مردی خدمت می کند، مرد دوست ندارد به نامحرم نگاه کند و لذا از او تقاضا کرد که به عقد موقت او دربیاید و زن به شرطی که با او همخوابه نشود قبول می کند.آیا این گونه شرط درست است؟حضرت در جواب او نوشتند:عیبی ندارد، شرط درست است؛زیرا صیغه عقد، ازدواج موقت است.(این شرط در عقد دائم جایز نیست و باعث بطلان عقد می شود.)
34. ابن ابی عمیر می گوید:امام صادق(ع) فرمودند:عیبی ندارد زنی را که عقد موقت شده تمام مهر به او داده نشود و به عهده و ذمه گرفته شود؛ ولی به اندازه مدتی که در کنار او بوده مهر زن را بدهد، زیرا اگر بمیرد زن از او ارث نمی برد(و حق او ضایع می شود، بر خلاف عقد دائم که ارث می برد).
35. محمد بن شمعون گفت: امام کاظم(ع) به بعضی از یارانش نوشتند:زیاده روی در متعه نکنید و برای برپایی سنت پیامبر(ص) عمل کنید و آن کار شما را از همسران خود بازندارند که باعث عصبانی شدن آنها گردد و آنها در اثر عصبانیت حق را انکار کنند و بر ما که شما را بر آن کار داشته ایم نفرین کرده و لعنت بفرستند.(و باعث کفر و ارتداد آنها گردید).
36. علی بن یقطین می گوید: از امام کاظم(ع) از متعه سؤال کردم، حضرت فرمود:تو را با این کارها چه کار، خدا تو را از آن بی نیاز کرده است.عرض کردم: می خواهم بدانم که آیا حلال است یا نه؟! بله در کتاب علی(ع) این عمل حلال است.
(-علت این که امام او را از این کار بازداشتند موقعیت خطیر او بود؛زیرا او وزیر هارون الرشید بود و هارون او را از خود می دانست و او برای خدمت به خلق خدا به دربار هارون رفته و سخت تقیه می کرد و شیعه بودن خود را مخفی می داشت).
37. فضل می گوید:شنیدم از امام صادق(ع) درباره متعه و امثال آن کارها، که می فرمود:اگر فردی از شما را در محل عورت و جای زشت دیده شود خجالت نمی کشد؟و حیاء نمی کند؟و بعد از آن چگونه می تواند به صورت برادران صالح خود نگاه کند؟(مقصود حضرت این است که دنبال متعه و امثال این گونه کارها نروید که باعث رسوایی شما شود).
38. سهل بن زیاد می گوید: از چند نفر از اصحاب امام صادق(ع) شنیدم که حضرت به اصحاب خود می فرمودند:شما از متعه کردن در مکه و مدینه، به خاطر من چشم پوشی کنید؛زیرا شما با من در رفت و آمد هستید.می ترسم شما را بگیرند و اتهام زنا بزنند و بعد بگویند این یکی از اصحاب و پیروان امام جعفر صادق می باشد.
در مکه زنی بود ثروتمند که هر وقت ابان به مکه می رفت او را متعه می کرد.اختلاف بین آنها پیدا شد و زن برای اذیت و گرفتن مال زیادتر،نقشه ای کشیده او را در صندوقی کرد، چند حمال آورد صندوق را به درب مسجد بردند. زن از بیرون صندوق به ابان گفت: اینجا در بزرگ مسجد، صفا است تو را آورده ام این جا، می خواهم فریاد بزنم و بگویم که این ابان است که به منزل من آمده می خواست با من زنا کند و آبروی تو را ببرم.ابان از داخل صندوق به او گفت من ده هزار درهم(که پولی زیاد بود)به تو می دهم، این کار را نکن، زن پول را گرفته ابان را آزاد کرد.
این خبر به امام صادق(ع) رسید و لذا حضرت به اصحاب فرمود: به خاطر من این کار را در مکه و مدینه نکنید.
39. این حدیث را چند نفر از راویان از امام صادق(ع) نقل کرده اند که: امام به اسماعیل جعفی و به عمار ساباطی فرمودند:به هر دو نفر شما تا وقتی با من رفت و آمد دارید ازدواج موقت حرام است و این حرمت از آن جهت است که می ترسم شما را بگیرند و به عنوان حدّ زنا، شلاق بزنند و شما را مشهور به زنا کنند و بعد بگویند این افراد از یاران جعفر بن محمد(امام صادق) هستند.